جدول جو
جدول جو

معنی پیش چشم کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پیش چشم کردن
(هََ هََ زَ)
در منظر قرار دادن. برابر دیده نهادن: آنچه نسخت کردند از خزانه ها بیاوردند و پیش چشم کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 217)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ س س)
چیدن پیش از وقت مقرر
لغت نامه دهخدا
(هََ زْوْ)
نصب العین ساختن. در نظرآوردن: باز در عواقب کارهای عالم تفکری کردم و مؤنات آنرا پیش چشم آوردم. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیش چین کردن
تصویر پیش چین کردن
چیدن پیش از وقت مقرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش کش کردن
تصویر پیش کش کردن
تقدیم کردن
فرهنگ واژه فارسی سره